محرمعلی عرفانی؛ مالک ذوالقدر؛ مهدی خوشخطی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، ، صفحه 27-48
چکیده
این مقاله در پی آن است که ریشه ها و علل رویدادهای سیاسی شدن تفاوت های فرهنگی، نژادی، زبانی و منطقه ای در شمالغرب در دورۀ معاصر را در هر دو رهیافت «کهن» و «مدرن» بررسی نماید. تبیین جریان های ...
بیشتر
این مقاله در پی آن است که ریشه ها و علل رویدادهای سیاسی شدن تفاوت های فرهنگی، نژادی، زبانی و منطقه ای در شمالغرب در دورۀ معاصر را در هر دو رهیافت «کهن» و «مدرن» بررسی نماید. تبیین جریان های سیاسی قومی-ملی، رهیافت های پیچیده تری را درخصوص مسئلۀ ملیّت و ملّت «به طور عام» و قوم گرایی «به طور خاص» می طلبد. لذا براین اساس، یکی از نظریههای مدل علمی «مایکل هشتر» (به عنوان یک مدل مطلوب) با تبیین ساختاری (یعنی تأثیر توسعة ناموزون) برای تحلیل قوم گرایی در آذربایجان، استخوان بندی و مسیر مقاله را تشکیل می دهد. مقالۀ پیش رو تنوعات قومی، فرهنگی و هویتی در ایران را نعمتی بزرگ می داند. زیرا بقا، تداوم و عرض اندام ایران در صحنه های مختلف، قائم به تنوعات آن می باشد. نتایج به دست آمده در مقاله، تأثیر مستقیم شاخص ها و متغیرهای برآمده از نظریۀ توسعة ناموزون منطقه ای در ظهور و تداوم تحولات ناسیونالیستی و قوم گرایانه در آذربایجان در سدۀ اخیر را نشان میدهد.