سید محمدرضا موسوی؛ علی نقی لو
دوره 2، شماره 3 ، آذر 1400، ، صفحه 81-100
چکیده
پژوهش حاضر با اتکاء به این مفروض که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفا با رهیافت های مادی گرایانه و عینیت محورانه قابل تفسیر، تبیین و مطالعه نمی باشد، درصدد تحلیل و واکاوی نقش مفهومِ بین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با اتکاء به این مفروض که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفا با رهیافت های مادی گرایانه و عینیت محورانه قابل تفسیر، تبیین و مطالعه نمی باشد، درصدد تحلیل و واکاوی نقش مفهومِ بین الاذهانی «انگاره های هویت ملی» در تکوین و شکل گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران- در بازه زمانی مورد بررسی- میباشد. بدین منظور هویت ملی ایران در چهاچوب مولفه های سهگانه فرهنگی آن یعنی اسلامیت، ایرانیت و تجدد مورد ژرفاندیشی قرار گرفته و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران بین سال های 1392-1368 در قالبِ نظریۀ برسازه گرایی به مداقه گذاشته شده است. لذا سوال اصلی پژوهش این است که مولفه های سه گانه فرهنگی هویت ملی چه نقشی بر تکوین و شکل گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(1368-1392) داشته است؟ فرضیه کار نیز بدین صورت تدوین شده است که به نظر می رسد مولفه های سهگ انه فرهنگی هویت ملی اساسِ تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دورهی مورد بررسی را شامل می شود. در این راستا تحقیق حاضر کوشیده است تا نشان دهد انگاره های بین الاذهانی در بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفا در مولفههای خاص هویت یافت نمی شود، بلکه در درون هویت ملی، دگرهای هویتی شکل گرفته ی متضاد و پارادوکس نیز در تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش به سزایی دارند.