نوشتار حاضر با اتکاء به این مفروض که سیاست خارجی دولت آیتالله رئیسی صرفا با رهیافتهای مادیگرایانه و عینیتمحورانه قابل تفسیر، تبیین و مطالعه نمیباشد، درصدد تحلیل و واکاوی شاخصهایِ چندگانه ...
بیشتر
نوشتار حاضر با اتکاء به این مفروض که سیاست خارجی دولت آیتالله رئیسی صرفا با رهیافتهای مادیگرایانه و عینیتمحورانه قابل تفسیر، تبیین و مطالعه نمیباشد، درصدد تحلیل و واکاوی شاخصهایِ چندگانه در تکوین و شکلگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران- در بازه زمانی سالِ اول دولت سیزدهم- میباشد. لذا سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(1401-1400) چگونه باید از طریق رویکرد و رهیافت ارزیابانه مورد کنکاش قرار بگیرد؟ فرضیه کار نیز بدین صورت تدوین شده است که به نظر میرسد مولفههای چندوجهیِ معطوف به آرمانهای انقلاب اسلامی اساسِ تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دورهی مورد بررسی را شامل می شود. در این راستا تحقیق حاضر می کوشد تا نشان دهد مرحلۀ ارزشیابی در بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفا نباید به اتمام دولت موکول شود، بلکه در ارزیابیهای دورهای و مقطعی، نیز در تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش به سزایی دارند. همچنین تحقیق فراروی مبتنی روش توصیفی و تحلیلی می باشد و در جمع آوری اطّلاعات از روش کتابخانهای و اسنادی و بهرهگیری از سایتها و مجلات چاپی و الکترونیکی و در مورد ابزار مورد استفاده نیز از فیشبرداری استفاده شده است.