محمدجعفر جوادی ارجمند؛ اطهره نقدی نژاد
دوره 1، شماره 4 ، اسفند 1399، ، صفحه 111-139
چکیده
با پایان جنگ چهانی دوم، تلاش عمومی در میان اندیشمندان مختلف برای درک فرایند توسعه انجام پذیرفته است. در این بین حکمرانی به عنوان مفهومی جدید در ادبیات توسعه توجه را جلب نموده است. حکمرانی مطلوب دارای ...
بیشتر
با پایان جنگ چهانی دوم، تلاش عمومی در میان اندیشمندان مختلف برای درک فرایند توسعه انجام پذیرفته است. در این بین حکمرانی به عنوان مفهومی جدید در ادبیات توسعه توجه را جلب نموده است. حکمرانی مطلوب دارای شاخصهایی است که میتواند موجبات توسعه اقتصادی را فراهم آورد. در این راستا هدف مطالعه حاضر بررسی حکمرانی و توسعه اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه پژوهش این است که بهبود شاخصهای حکمرانی میتواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخصهای توسعه از قبیل درآمد سرانه بالاتر، امید به زندگی بالاتر، سطح بهداشت و سلامت بالاتر، گسترش فناوری اطلاعات در جامعه، آموزش عمومی و تخصصی مطلوبتر، نرخ باروری کمتر زنان، نرخ مرگ و میر کمتر کودکان، نرخ بیکاری پایینتر و افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد. مدل نظری این پژوهش براساس نظریه دولت توسعهگرا است. نتابج پژوهش نشان میدهد که بهبود شاخصهای حکمرانی مستقل از موقعیت جغرافیایی میتواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخصهای توسعه و بنابراین افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد، اما با بررسی مطالعات انجام گرفته میتوان گفت که با توجه به نوع حکمرانی حاکم بر ایران، فرایند توسعه اقتصادی ایران در دورههای مختلف زمانی بعد از انقلاب، شرایط متفاوتی را سپری نموده است و در هر دورهای هر یک از شاخصهای حکمرانی وضعیت متفاوتی را سپری نمودهاند.