نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه تاریخ، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران.

2 گروه تاریخ اسلام، واحد مسجدسلیمان، دانشگاه آزاد اسلامی، مسجد سلیمان، ایران.

3 گروه تاریخ اسلام، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران.

چکیده

فقه حکومتى ، علم به احکام شرعى فرعى ازروى ادلّه تفصیلى بارویکردى کلان وحکومتى می باشد. پس از انقلاب اسلامی و به موازات طرح و پیگیرى اهداف انقلاب، مسئله بسط عدالت در صدر قرار گرفت . مرحله توسعه انقلاب و تبدیل آن به تمدن اسلامى و بسط عدالت اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و اقتصادى، نیازمند فقهى عدالت معیار و عدالت گستر است و نگاه حاکم در فقه عدالت گستر، باید نگاه کلان، اجتماعى و حکومتى باشد.برآمدن خلافت اموی نه بر بنیان مشروعیت الهی بلکه بر مشروعیت زور و خشونت بود. برای استقرار و تثبیت خود، سیاست های خشونت باری در قلمرو اسلامی به کار بست و باعث ایجاد جو رعب و وحشت گردید. هر صدای مخالف را سرکوب و با سیاست خشن به غصب قدرت و اموال مردم اقدام کرد. این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که بنی امیه برای مشروعیت بخشیدن به حکومت و سیاست های خود، چه اعمالی را به کار برد؟ نتایج تحقیق نشان داد: با به قدرت رسیدن معاویه خلافت تقریباً موروثی شد و چون غالبیت مسلمانان پذیرای این موضوع نبودند، مشوعیت بنی امیه زیر سؤال و از آن ایراد گرفته شد و باعث بروز نارضایتی ها و مخالفت شدیدی از سوی مسلمانان و بزرگان قوم گردید. ب

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

A comparative study of the Islamic revolution based on justice and Umayyad rule based on the legitimacy of violence and coercion

نویسندگان [English]

  • hajat soleimani 1
  • mehrdad afshoun 2
  • reza kiani nia 3

1 PhD student in History, Shushtar Branch, Islamic Azad University, Shushtar, Iran.

2 Department of Islamic History, Masjed SoleymanBranch, Islamic Azad University, Shushtar, Iran.

3 Department of Islamic History, Shushtar Branch, Islamic Azad University, Shushtar, Iran.

چکیده [English]

Governmental jurisprudence is the science of sub-shari'i rulings based on detailed evidences of large-scale and governmental activities. After the Islamic revolution and in parallel with the planning and pursuit of the goals of the revolution, the issue of expanding justice came to the fore. The stage of development of the revolution and its transformation into Islamic civilization and the development of social, political, cultural and economic justice requires the jurisprudence of standard justice and comprehensive justice, and the ruling view in the jurisprudence of comprehensive justice must be a macro, social and government perspective.

The emergence of the Umayyad caliphate was not based on divine legitimacy but on the legitimacy of force and violence. In order to establish and stabilize himself, he used violent policies in Islamic territory and created an atmosphere of terror. He suppressed every dissenting voice and usurped people's power and property with violent politics. This research seeks to answer the question, what practices did the Umayyads use to legitimize their government and policies? The results of the research showed: When Muawiya came to power, the caliphate became almost hereditary, and because the majority of Muslims did not accept this issue, the Umayyads' philanthropy was questioned and criticized, and it caused dissatisfaction and strong opposition from the Muslims and the elders of the nation.

قرآن کریم.
ابن اثیر، عزالدین (1373). الکامل فی التاریخ، ترجمه محمدمتین روحانی، جلد 4، تهران: انتشارات اساطیر.
ابن خلدون، عبدالرحمن (1388). مقدمۀ ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، جلد اول، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
ابن طقطقی، محمدبن علی.(1390). تاریخ فخری، در آداب ملکداری و دولت‌های اسلامی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
ابن فقیه همدانی (1967م). البلدان، به کوشش دخویه، چاپ لیدن.
ابوالفرج الاصفهانی (1416ق). الاغانی، جلد ۳، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
اسمیر نوا، او. آن (۱۹۵۷). تاریخ استیلای اعراب بر آسیای میانه، شماره ۲ .
اصطخری، ابواسحق ابراهیم (1368). الممالک و المسالک، به اهتمام ایرج افشار، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
آن. ک . لمبتون (1377). تاریخ اسلام، پژوهش دانشگاه کمبریج- پی.ام . هولت، ترجمه احمد آرام، تهران: انتشارات امیرکبیر.
برزگر، علی (۱۳۷۸). «ناکامی و خشونت به عنوان ابزار و حکومت»، اطلاعات سیاسی -اقتصادی، شماره ۱۴۳ -۱۴۴، مرداد و شهریور.
بشیریه، حسین (1374). جامعه شناسی سیاسی، تهران: نشر نی.
البلاذری، احمدبن یحیی (1367). فتوح البلدان، محمد توکل، تهران: نشر نقره.
بلعمی، ابوعلی (1373). تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران: نشر البرز.
پتروشفسکی، ای. پ (2536). سه مقاله دربارۀ بردگی، ترجمه سیروس ایزدی، تهران: انتشارات امیرکبیر.
جهشیاری، محمدبن عبدوس (1348). الوزراء والکتاب، ابوالفضل طباطبایی، تهران: تابان.
حتی، فلیپ خوری (1398). تاریخ عرب در اسلام، ترجمه محمد سعیدی، تهران: نشر ارمغان.
حجاریان، سعید (1373). «نگاهی به مسئله مشروعیت»، فصل نامۀ راهبرد، شمارۀ 3.
حسن ابراهیم حسن (1373). تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، بی جا، بی نا.
زرین کوب، عبدالحسین (1369). کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر.
زرین کوب، عبدالحسین (۱۳۷۱). تاریخ مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر.
زیدان، جرجى (2536). تاریخ تمدن اسلام، ترجمه و نگارش على جواهر کلام، تهران: نشر امیرکبیر.
سیوطی شافعی، جلال الدین (1394). تاریخ خلفا، ترجمه عبدالکریم ارشد، تهران: نشر احسان.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید. ترجمه محمود مهدوی دامغانی، جلد ۳.
طبری، محمد جریر (1375). ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، جلد 2.
طه حسین، 1400هـ، الفتنه الکبری، جلد ۱ ، مصر: نشر عثمان.
عبدالمقصود، عبدالفتاح (1367). امام علی ابن ابی‌طالب، جلد ۵، ترجمه محمدمهدی جعفری، تهران: نشر شرکت سهامی انتشار.
فتاحیان، محمد حسین (1399). «درآمدی بر اندیشه سیاسی آیت الله سید علی خامنه ای در تحقق جامعه اسلامی»، فصلنامه پژوهش‌های انقلاب اسلامی، 9(2)، 51-72.
قاضی ابویوسف (۱۳۰۲). الخراج ، بولاق، مطبعها الامیریه.
محمدی، محمد؛ پورقصاب امیری، علی و سلیمانی، حسن (1398). «اقدامات پیشگیرانه و سرکوب‌گرانه علیه جرایم سازمان‌یافتۀ فراملی در حقوق بین‌الملل»، فصلنامه مطالعات دفاع مقدس، 5(4)، 103-126.
مسعودی، علی بن حسین، مروج ذهب (۱۳۸۷). ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
معادیخواه، عبدالمجید (1385). تاریخ اسلام، تهران: نشر ذره.
وبر، ماکس (1374). اقتصاد و جامعه، ترجمه عباس منوچهری و دیگران، تهران: نشر مولی.
ورداسبی، ابوذر (۱۳۵۷). ایران در پویه تاریخ، تهران: انتشارات قلم.
هندی، سید امیرعلی. بی تا، تاریخ ملل و دوران اسلامی، بی جا.
هندی، سید امیرعلی. بی تا، تاریخ ملل و دول اسلامی، بی جا.
یعقوبی. احمدبن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح (1382). تاریخ یعقوبی، ج ۲، ترجمه محمدابراهیم آیتی، چاپ نهم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.