مهدی خورشیدی آزاد؛ زهرا حضرتی صومعه؛ ساسان ودیعه
دوره 2، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 187-205
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و مولفههای اثرگذار بر عدم تحقق توسعه در دوره پس از انقلاب اسلامی است. پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و از لحاظ روش کیفی است. جامعه آماری را نخبگان و متخصصان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و مولفههای اثرگذار بر عدم تحقق توسعه در دوره پس از انقلاب اسلامی است. پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و از لحاظ روش کیفی است. جامعه آماری را نخبگان و متخصصان حوزه های اقتصاد، جامعه شناسی اقتصاد و توسعه و همچنین دست اندرکاران امر توسعه اقتصادی کشور تشکیل دادند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه با 15 نفر از جامعه آماری انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادههای بهدستآمده از مصاحبهها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که از دیدگاه مصاحبهشوندگان، عدم جذب سرمایه،های خارجی، فرار سرمایه، فرار مغزها، عدم اجماع و وفاق ملی در مورد توسعه، تاکید بر ایدئولوژیگرایی به جای ملیگرایی، وجود حاکمیت رانتی، عدم توجه به آزادیهای سیاسی به عنوان مهمترین عوامل و مولفههای اثرگذار بر عدم دستیابی به سطح مطلوبی از تولید و رفاه در دوره پس از انقلاب اسلامی به شمار میآیند. علاوه براین، از دیدگاه متخصصان، حجم بالای نقدینگی، افزایش نرخ ارز، عدم ثبات سیاستهای پولی، بالابودن نرخ بهره، ورشکستگی بانکها به عنوان تبعات سیاستهای پولی و قیمتی اشتباه در طی سالیان اخیر و اثرات آن بر رشد اقتصادی به شمار میآیند. همچنین، بر اساس نتایج بدستآمده، دخالتهای غیرکارشناسی دولت در موضوع ارز، اصرار بر قیمتگذاری دستوری از سوی دولت، عدم وجود نظام واقعی تقسیم وظایف در ساختار دولت، نظام مالیاتی ناعادلانه، حجم دولت، مخارج بالای دولت، فساد به عنوان مهمترین دلایل تاثیرات منفی دولت در عرصه عدم توسعه اقتصادی به شمار میآیند.