عدم وجود تعریفی جامع و مانع از اصل نه شرقی و نه غربی و فقدان اجماع در خصوص معنای آن در بین گروههای سیاسی موجب شده تا برداشتهای مختلفی از آن صورت بگیرد. حتی برخیها معتقدند تاریخ مصرف این اصل به پایان ...
بیشتر
عدم وجود تعریفی جامع و مانع از اصل نه شرقی و نه غربی و فقدان اجماع در خصوص معنای آن در بین گروههای سیاسی موجب شده تا برداشتهای مختلفی از آن صورت بگیرد. حتی برخیها معتقدند تاریخ مصرف این اصل به پایان رسیده است. از این رو بازشناسی این اصل از زبان اندیشمندان و خصوصا امام خمینی دارای اهمیت ویژهای است؛ مطالعه حاضر بر آن است تا با بازشناسی مفهوم نه شرقی و نه غربی به تبیین عِلّی آن به مثابه اصل اساسی حیات انقلاب اسلامی بپردازد تا درک درستی از این اصل و حال جمهوری اسلامی داشته باشیم. بنابراین در پرسش اصلی میتوان گفت اگر بخواهیم در یک تحلیل منصفانه درک درستی از اصل «نهشرقی و نه غربی» و حال جمهوری اسلامی داشته باشیم چه مسائلی را باید مدنظر داشته باشیم؟ فرضیه مقاله میگوید: اصل نه شرقی و نه غربی، استراتژی کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که موانع و مشکلات و فرصتهای عدیدهای را در پیشگاه ملت مسلمان ایران قرار داده است. این فرضیه در پژوهش حاضر در خلال بررسی اسنادها و با بهرهگیری از روش اسنادی- تحلیلی به آزمون نهاده شده است. یافتههای پژوهش بر اساس اسناد و قانون اساسی، اصل نه شرقی و نه غربی را این گونه ترجمه کردهاند: عدم اتکا به غرب و شرق، رفتار عادلانه محور روابط با شرق و غرب، عدم گرایش به سوی شرق و غرب، تعیین سرنوشت خویش و حفظ استقلال.