لیلا رهنما؛ نزهت نوحی؛ مهری تلخابی؛ حیدر حسن لو
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 85-103
چکیده
پستمدرنیسم یکی از جنبشهای مهم و تأثیرگذار چند دهه اخیر در بسیاری از رشتهها و حوزههای مطالعاتی مختلف ازجمله هنر، معماری، موسیقی، فیلم، ادبیات، جامعهشناسی، علوم ارتباطات، مُد و فناوری است. پس ...
بیشتر
پستمدرنیسم یکی از جنبشهای مهم و تأثیرگذار چند دهه اخیر در بسیاری از رشتهها و حوزههای مطالعاتی مختلف ازجمله هنر، معماری، موسیقی، فیلم، ادبیات، جامعهشناسی، علوم ارتباطات، مُد و فناوری است. پس از انقلاب اسلامی نیز بهواسطه دگرگونیهایی که در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایجاد شد، داستانهای بسیاری با ویژگیهای این مکتب نوشته شد که روایت غیرخطی و گسیخته یکی از ویژگیهای اصلی آنهاست. نویسندگان معاصر ضمن تشکیک در الگوهای دهههای گذشته بهدنبال یافتن شیوههایی تازه در نگارش آثار خود بودند. رضا قاسمی نیز از نویسندگان برجسته پس از انقلاب در حوزه داستاننویسی پسامدرنیستی است که مهمترین ویژگی آثار او بهکارگیری نوعی خاص از روایتگری است که تأثیر زیادی بر دیگر عناصر داستانهای وی نهاده است. هدف این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمده، بررسی مؤلفههای پست مدرنیستی و ویژگیهای روایتگری در داستانهای پسامدرنیستی و تأثیر شیوه روایت راوی بر روند وقوع حوادث داستانهای قاسمی است، مؤلفههایی همچون عدم قطعیت وابهام روایی، آشفتگی زمانی، از هم گسیختگی و قطعه قطعه شدگی، ابهام، روایت مدور که نشان میدهد این مفاهیمِ پسامدرنیستی در آثار او، ثمرهی فرایند طبیعی روایتی است که به آشفتگی ذهنِ انسان معاصر میپردازد. انسانی که خود منعکس کنندهی آشفتگیهای جهان اطرافِ خود است. همچنین تلاش شده تا با تحلیل عناصر مبهمِ رمان، برخی از ابهامات، آشکار و رمزگشایی شود. این پژوهش نشان میدهد که درک این داستانها بدون شناختِ ویژگیهای روایتگریِ راوی دشوار و ناممکن است.