محمد اسماعیل نباتیان؛ میلاد بیرامی اوغول بیگ
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1400، ، صفحه 123-142
چکیده
فرهنگ اساس تکوین، قوام و حفظ یک جامعه و مرزبندی آن با جوامع مختلف محسوب میشود؛ از این رو غالب جوامع، دغدغه حفظ و استقلال فرهنگ خود در برابر فرهنگهای دیگر به ویژه فرهنگ های مهاجم را دارند و به عنوان ...
بیشتر
فرهنگ اساس تکوین، قوام و حفظ یک جامعه و مرزبندی آن با جوامع مختلف محسوب میشود؛ از این رو غالب جوامع، دغدغه حفظ و استقلال فرهنگ خود در برابر فرهنگهای دیگر به ویژه فرهنگ های مهاجم را دارند و به عنوان یک مسئله برایشان مطرح است. وقوع انقلاب اسلامی با ماهیتی فرهنگی، طلیعه استقلال فرهنگی در کنار دیگر ابعاد استقلال بود که جامعه انقلابی ایران را در مسیری متعالی و با فرهنگی اسلامی – انقلابی قرار داد و دفاع مقدس این وضعیت را تقویت و تحکیم بخشید. پس از پایان جنگ، با هدف بازسازی اقتصادی و نیز جبران عقبماندگی عصر پهلوی، تدوین و اجرای برنامههای توسعه در دستور کار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت. برنامههای توسعه با عنایت به رویکرد کلان آن، در حوزه های مختلف جامعه، از جمله حوزه فرهنگ، تأثیر میگذارند. با توجه به این تجربه در جمهوری اسلامی و به طور خاص، تجربه برنامه ششم توسعه، این مسئله مطرح میشود که تدوین و اجرای برنامه ششم چه تأثیری بر استقلال فرهنگی جامعه پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ در پاسخ به این مسئله، با رویکرد توصیفی– تحلیلی تلاش کردیم ضمن تبیین استقلال فرهنگی و شاخصهای آن در اندیشه امامین انقلاب بهویژه سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و نسبتسنجی آن با برنامه ششم که در دولت یازدهم و دوازدهم تدوین و اجرا شده، به ارزیابی استقلال فرهنگی در برنامه ششم بپردازیم. در این راستا با بررسی و تبیین برنامه ششم و نیز خطمشی دولت یازدهم و دوازدهم در قالب لایحه برنامه ششم و اقدامات آن طی دوره اجرای برنامه با نگاهی به مبانی فکری طراحان و مشاوران توسعهای دولت در این دوره، به ارزیابی استقلال فرهنگی و شاخصهای مستخرَج آن از بیانات امامین انقلاب و بهویژه سیاستهای کلی نظام، در این فضا و شرایط حاکم بر برنامه ششم پرداختیم. با توجه به این ارزیابی، این فرضیه ارائه میشود که برنامههای توسعه پس از جنگ و به طور خاص برنامه ششم در جهت تحول در منابع تغذیه فرهنگ پیش رفته و زمینههای وابستگی فرهنگی را فراهم ساخته است.